«بسْم الله الرحْمن الرحیم» بنام خداوند بزرگ بخشایش مهربان.
«قدْ أفْلح الْموْمنون» (۱) جاوید پیروز آمد گرویدگان.
«الذین همْ فی صلاتهمْ خاشعون» (۲) ایشان که در نماز خویش آرامیدگان و فرو شکستگانند.
«و الذین همْ عن اللغْو معْرضون» (۳) و ایشان که از نابکار روى برگردانند، «و الذین همْ للزکاة فاعلون» (۴) و ایشان که زکاة مال دهند.
«و الذین همْ لفروجهمْ حافظون» (۵) و ایشان که فرجهاى خویش نگه دارند.
«إلا على أزْواجهمْ» مگر بر جفتان خویش، «أوْ ما ملکتْ أیْمانهمْ» یا بر بردگان خویش، «فإنهمْ غیْر ملومین» (۶) که ایشان که زنان دارند یا کنیزکان نکوهیده نیستند.
«فمن ابْتغى وراء ذلک» هر که بیرون از آن چیزى جوید، «فأولئک هم العادون» (۷) ایشان از اندازه پسند در گذشتگانند.
«و الذین همْ لأماناتهمْ و عهْدهمْ راعون» (۸) و ایشان که امانتها و عهدهاى خویش را گوشوانانند.
«و الذین همْ على صلواتهمْ یحافظون» (۹) و ایشان که بر هنگام نمازهاى خویش بر ایستادگانند.
«أولئک هم الْوارثون» (۱۰) ایشانند که بهشت را میراث برانند.
«الذین یرثون الْفرْدوْس» ایشان که بیافتند بهشت، «همْ فیها خالدون» (۱۱) ایشان در آن جاویدانند، «و لقدْ خلقْنا الْإنْسان» بدرستى که بیافریدیم مردم را، «منْ سلالة منْ طین» (۱۲) از گلى ساخته کشیده، «ثم جعلْناه نطْفة فی قرار مکین» (۱۳) آن گه او را نخست نطفه کردیم در آرامگاهى استوار.
«ثم خلقْنا النطْفة علقة» پس آن نطفه را خونى بسته کردیم، «فخلقْنا الْعلقة مضْغة» آن گه آن خون را پاره گوشت کردیم، «فخلقْنا الْمضْغة عظاما» آن گه آن مضغه را استخوانها کردیم، «فکسوْنا الْعظام لحْما» آن گه آن استخوان و اندامها را گوشت پوشانیدیم، «ثم أنْشأْناه خلْقا آخر» پس او را آفریدیم آفریدنى دیگر، «فتبارک الله أحْسن الْخالقین» (۱۴) با آفرین خداى الله تعالى که نیکونگارتر همه نگارندگانست و نیکو آفریدگارتر همه آفرینندگان است.
«ثم إنکمْ بعْد ذلک لمیتون» (۱۵) پس آن گه شما پس آن مردگانید.
«ثم إنکمْ یوْم الْقیامة تبْعثون» (۱۶) پس آن گه شما را روز رستاخیز از خاک بر انگیزانیم.